آموزش نقاشی (Painting)

مجتمع آموزشی پارسه

آموزش نقاشی (Painting)

مجتمع آموزشی پارسه

امپرسیونیسم , اکسپرسیونیسم , کوبیسم

امپرسیونیسم , اکسپرسیونیسم , کوبیسم
  امپرسیونیسم
پیشینه
درآخرین دهه های قرن 19میلادی(بین سالهای 1870-1880) حرکتی در نقاشی آغاز شد که در اساس مبتنی بر نور(به عنوان مادر رنگها)شکل گرفت و به زودی هنرهای دیگر را نظیر موسیقی،مجسمه سازی و... تحت تاثیر قرار داد.
ویژگی ها
موسسان این مکتب با هدف نقض هنر رسمی نیرو گرفتند،آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سربازدند و از روال رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلم های مستقل و تا حدی سریع از ویژگی های بارز آثار نقاش امپرسیونیست هاست. تئوری رسمی آنها بر این اصل نهاده شده بود که رنگها به جای آنکه بروی جعبه رنگ با هم ترکیب شوند باید به طور خالص بروی پرده نقاشی ریخته شوند.

این هنرمندان در مورد به تصویر درآوردن پیکره آدمی به نحوی پذیرفتنی و باور پذیر که از دیر باز مشکل ترین بخش هنر نقاشی بود بی توجه بودند و گویی میلی به کوشش در این خصوص نداشتند،یا نمی خواستند که یک فضای قابل قبول ایجاد کنند که ارزش نام هنر را داشته باشد.


سال های مهم امپرسیونیست


• 1858 کلود مونه که در آن زمان تنها 15 سال داشت به کمک یوگن بودین تاثیر نور بر مناظر طبیعت را درک کرد،مونه بعده به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان این سبک شناخته شد.
• 1863 رد آثار امپرسیونیست های جوان و نمایش این آثار در تالار مردودین (تالار عدم پذیرش)،این برحه را می توان آغاز جدی امپرسیونیست دانست.
• 1866 تالار مردودین (تالار عدم پذیرش) در این سال میزبان آثاری ازادگار دگا،فردریک بازیل،برشا موریسون و آلفرد سیسیلی شد.
• 1870 جنگ سال 1870 این جنگ موجب جدایی موسسان گردید.
فردریک بازیل درجنگ کشته شد،آگوست رنوار مجروح شد، ادگار دگا داوطلب جنگ شد،پل سزان درپروئنس پناه گرفت، کامیل پیسارو،کلود مونه و آلفرد سیسلی به لندن رفتند.
• 1873 دوراند روئل(حامی مالی امپرسیونیست ها) خود را قادر به فروش آثار امپرسیونیسم آینده ندید بنابراین در سال 1873 مجبور شد خرید خود را متوقف نماید.
• 1874 در این سال آنها آثار خود را در نادار جاییکه آثارشان را ارائه کردند ولی با عدم پذیرش تالار مواجه شدند ،به معرض نمایش گذاردند.
• 1876 پل سزان حاضر نشد در نمایشگاه دوم در نادار شرکت کند،در این نمایشگاه 74 اثر از ادگار دگا و همچنین آثار ی از برث موریست به نمایش در آمد.
• 1879 حضور برث موریست در نمایشگاه سال 1879 بیانگر از هم پاشیدگی گروه شد. آگوست رنوار ترجیح داد تا آثار خود را به تالار رسمی بفرستد.
• 1880-81 دگا به همراه پیسارو کوشید تا اتحاد گروه را حفظ نماید اما تلاش‌های وی باشکست مواجه شد زیرا مونه، سیسیلی و آگوست رنوار در نمایشگاه پنجم که درآوریل سال 1880 افتتاح شدحضور پیدا نکردند با این وجود آثار هنری گاگویین برای اولین بار در این نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شد. در سال 1881 برخی از امپرسیونیست‌ها از جمله پیسارو،دگاس،گایلومین،و برث موریست به نادار برگشتند.
• 1894 در سال (1894) 29 اثر هنری از میان 65 اثر اهداء شده توسط کایلبوت به موزه لوگزامبورگ با عدم پذیرش مواجه شدند.
• 1903 کامیل پیسارو پدر امپرسیونیسم در سال 1903 چشم از جهان فرو بست



همه مردم بر این اعتقاد بودند که این جنبش مهم‌ترین تحول هنری قرن به شمار می‌‌رود و همه اعضا ء گروه او جزء بهترین نقاشان به شمار می‌‌روند.

امپرسیونیست‌ها علاوه بر تأثیر عمیقی که بر فرانسه داشتند بر دیگر کشورها نیز به ویژه آلمان،کره،همچنین بلژیکی و دیگر نقاط اروپا تأثیر بسزایی داشت.



هنرمندان مطرح


• ژرژ سورا
• کلود مونه
• پیر آگوست رنوار
• آلفرد سیسلی
• کامیل پیسارو
• ادگار دگا
• پل سزان




نقاشی های امپرسیونیستی امروز بیش از هر زمان دیگر دوست داشتنی و قابل تحسین اند،در حالی که در دهه های 1870و1880،تقریبا همه،آنها تحقیر میکردند.



بالای صفحه

کوبیسم

کوبیسم یا حجم ‌گری یکی از سبک‌های هنری است



پابلو پیکاسو/زن گریان/گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران

کوبیسم در فاصله سال های 1908-1907 به عنوان سبکی جدی در نقاشی و تا حد محدودتری در مجسمه‌سازی ظهور کرد،که از نقاط عطف هنر غرب به شمار می آید.

واژه کوبیسم از ریشه Cube به مکعب اخذ شده. کوبیستها کوشش می کنند تا کلیت یک پدیده(وجوه مختلف یک شیء) را در آن واحد در یک سطح دو بعدی عرضه کنند،کوبیسم از این جهت مدعی رئالیسم بود،ولی نه رئالیسم بصری و امپرسیونیستی بلکه رئالیسم مفهومی.

کوبیسم به دو مرحله تقسیم می شود:
• کوبیسم تحلیلی 12-1911
• کوبیسم ترکیبی14-1912


این سبک جنبشی خلاق و زایا را به وجود آورد که به پیدایش حرکت ها و سبک های فراوانی در قرن بیستم منتهی شد،که از آن جمله فوتوریسم،اورفیسم،پوریسم(ناب گرایی)و ورتیسم را می توان نام برد.



ژرژ براک/گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران

هنرمندان
بجز ژرژ براک و پابلو پیکاسو که از آنها به عنوان آفرینندگان این سبک یاد شده، خوان گریس بخصوص پس از این دو و درغالب کوبیسم ترکیبی به خلق آثاری پرداخت یکی ار مشهورترین آثار نقاشی دنیا، گورنیکا، اثر پیکاسو و در سبک کوبیسم است.






اکسپرسیونیسم (هیجان‌نمایی)"



اکسپرسیونیسم یا هیجان‌نمایی (Expressionism) نام یک مکتب هنری است. اکسپرسیونیسم شیوه‌ای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگ‌های تند و اشکال کَجوَش (معوج) و خطوط زمخت بهره می‌گیرد. دوره شکل گیری این مکتب از حدود سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بود ولی در کل این شیوه از گذشته‌های دور باهنرهای تجسمی همراه بوده و در دوره‌های گوناگون به گونه‌هایی نمود یافته است. برای نمونه مکتب تبریز در نگارگری ایرانی و مکتب سونگ در هنر چین را اکسپرسیونیست هنر ایران و چین می نامند.





مارکه: باله روسی (۱۹۱۲)

پیشینه

عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دهه ی اول سده ی بیستم بنای کار خود را بر باز نمایی حالات تند عاطفی، و عصیان گری علیه نظامات ستم گرانه و ریاکارانه ی حکومت ها، و مقررات غیر انسانی کارخانه ها، و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند. این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگ های تند و تشویش انگیز، و ضربات مکرر و هیجان زده ی قلم مو، و شکل های اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با ژرفا نمایی به دور از قرار و سامان ایجاد می کردند و هرآنچه آرامش بخش و چشم نواز و متعادل بود از صحنه ی کار خود بیرون می گذاشتند. بدین ترتیب بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳ مکتب اکسپرسیونیسم با درکی خاص از هنر خاص ونسان ونگوگ و به پیشتازی نقاشانی چون کوکوشکا، امیل نولده و کرشنر در شهر درسدن و با عنوان "گروه پل" به وجود آمد.







ادوارد مونک


هنرمندان

جیمز انسور در ۱۸۶۰در بلژیک به دنیا آمد و در ۱۹۴۹ در همان شهر درگذشت.

ادوارد مونک نروژی که پرده ی معروفش جیغ در سال به تنهایی مفهوم کامل شیوهٔ اکسپرسیونیسم را در نظر بیننده روشن می سازد.

امیل نولده در ۱۸۶۷در شلزویگ،ناحیه ای در شمال غربی آلمان متولد شد و در۱۹۵۶ در سیبول درگذشت.

وی با تجسم بخشیدن به پندارهای دینی و صور کابوسی ذهن آشفته‌اش یکی از نقطه‌های اوج این شیوه را در وجود می آورد.



ژرژ روئو در ۱۸۷۱ در پاریس متولد شد و ۱۹۵۸ در همان شهر از دنیا رفت.

وی در بیشتر آثارش الهامات دینی و تلخ کامی های خود را با شکلهای زمخت و چهره های سرد و عبوس (که از جهاتی یادآور تصویر سازی قرون وسطایی و تنگ افتاده در فضایی فشرده اند)مجسم می سازد. او همچنین در آثارش رنگهای تند و تیره و خطوط سیاه بسیار کلفت(همانند بند کشی سربی در شیشه های منقوش کلیساهای گوتیک) به کار می برد.

کته اشمیت کلویتز متولد کالینینگراد(Kaliningrad)در 1867 و در درسند (Dresden) در سال 1945 درگذشت.





ادوارد مونک

اکسپرسیونیسم در فرانسه

در فرانسه می توان دو مکتب اکپرسیونیسم و فوویسم را از برخی جهات فنی و صوری چون،رنگ های به نهایت تند، شکلهای ساده شده،جزییات از قلم افتاده،با هم قرین و مشابه دانست. ولی فوویست ها از رنگهای تند و خطوط ضخیم برای ایجاد نمای دیداری استفاده می کردند حال آنکه اکپرسیونیست ها از این خصوصیات برای بیان حالات درونی سود می جستند.



اکسپرسیونیسم در انگلستان

انگلستان از این نهضت های هنری برکناری ماند و تنها ماتیو اسمیث با آثار فوویست ها آشنایی یافت و به شیوه ی آنان رنگهای گرم و تابان بر پرده های خود نشاند. اکسپرسیونیسم با سجیه ی عصیانگری و مهار گسیختگی خود اصولا از پسند خوی خوددار و سنت پرست انگلیسی ها به دور بود.





پیکره سازی

پیکره تراشی اکسپرسیونیستی به کارگیری حفره و برآمدگی، راست خطی و خمیدگی، برش و حجم آفرینی به شیوه ی حجم گری، اعوجاج بخشی و برهم زنی تناسبات طبیعی به شیوه ی اکسپرسیونیسم، بر ما عرضه می دارد. زادکین پیکره تراش روسی(که در فرانسه به کار مشغول بود) آثاری در این سبک از خود به جا گذارده است. با بهره برداری از اصول و اسلوب آن مکتب متدرجا تمایلات اکسپرسیونیستی را در آثار خود نمایان ساخت، و سرانجام تنها آن شیوه را برای ابراز عصیان و بدبینی عمیق خود مناسب یافت.





جنگ های جهانی

پس از جنگ جهانی اول اکسپرسیونیسم گسترش و تنوع بیشتر یافت. درهلند،بلژیک،دانمارک،ایتالیا و سپس در آمریکا شیوه ی نامبرده طبعا با پاره ای تمایلات و رنگهای محلی آمیخته شد و آثار فراوان و گوناگون به بار آورد. پس از جنگ جهانی دوم اکسپرسیونیسم در آلمان و دانمارک هلند و بلژیک و فرانسه شکوفایی و جنبش تازه یافت، و از ۱۹۴۸ به بعد اکسپرسیونیسم با هنر انتزاعی در آمیخت و تحولی عمده به وجود آورد که مرکز باروری آن این بار به نیویورک انتقال یافت.





ادوارد مونک

"ادوارد مونک"

ادوارد مونک (متولد: ۱۲ دسامبر، ۱۸۶۳؛ درگذشت: ۲۳ ژانویه ۱۹۴۴)، یک نقاش اکسپرسیونیست نروژی بود. معروفترین نقاشی او یعنی جیغ (۱۸۹۳ که در اصل یأس نامیده می‌شود). یکی از آثار هنری او در مجموعه‌ای است که «کتیبه زندگی» نامیده می‌شود. که در این مجموعه مونک موضوعات مختلف زندگی از قبیل : عشق، ترس، مرگ و سودا را کاوش کرده‌است.





ادوارد مونک

زندگی

مونک در شهر اسلو، بزرگ شد. او مادرش را در سال ۱۸۶۸ به خاطر بیماری سل از دست داد و بعد از او نیز خواهرش را از دست داد. پس از آن پدرش را در جوانی از دست داد. پس از مرگ مادرش، پدر مونک این ترس را در ذهن کودکانش جای داد که اگر به هر طریقی گناه کنند بدون هیچ بخششی محکوم به مرگ و فنا خواهند شد. یکی از خواهران مونک در سن جوانی به بیماری روحی مبتلا شد. مونک نیز تقریبا بیمار بود. از ۵ خواهر و برادر مونک تنها یکی از برادرانش ازدواج کرد که او نیز مدتی پس از عروسی مرد. مونک بعدا می‌گوید: بیماری، دیوانگی، و مرگ، فرشته‌هایی بودند که تمام زندگی ام مرا احاطه کرده بود. او در ابتدا در کالج فنی برای تحصیل در رشتهٔ مهندسی ثبت نام کرد. اما بیماریش مانع از ادامهٔ تحصیلش شد و در سال ۱۸۸۱ در مدرسهٔ هنر و طراحی ثبت نام کرد. موضوعات مونک سمبلیسم است و بیشتر از واقعیات بیرونی کیفیتی از ذهن را بیان می‌کند.





ادوارد مونک/ پرتره نقاش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد