آموزش نقاشی (Painting)

مجتمع آموزشی پارسه

آموزش نقاشی (Painting)

مجتمع آموزشی پارسه

چگونه نقاشی کنیم

چگونه نقاشی کنیم

نقاشی مانند حرف زدن یک امر طبیعی است . بطور معمول ما حرف زدن را طی مراحل تمرین یاد می گیریم و درضمن فراگیری آن در سنین سه و چهارسالگی حتی اشتباهات زیادی را مرتکب می شویم که در این مرحله از آموزش زبان پرداختن به دستور زبان و سایر قواعد کاری نادرست خواهد بود. همین روش اولیه در مورد یادگیری کلمات بایستی در مورد آموزش نقاشی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین می توان از زمانی که کودک با مداد آشنا می شود می توان با دادن اطلاعاتی در زمنیه نقاشی و رنگ به صورت غیرمستقیم او را به نقاشی نیز آشنا ساخت و در معرض تجارب جدید قرار داد.

نقاشی کودکان شامل دومرحله است.

1- مرحله خط خطی                      2- مرحله علائم ( خطوط ساده )

مرحله خط خطی : این مرحله را آغاز مرحله نقاشی و نخستین تجربه کودک می توان گفت و نخستین تجربه کودک ترسیم خطوط درهم و نامنظم است کودک در موقع نقاشی هدف بخصوصی ندارد. و صرفا از انجام این کار و کسب تجربه جدید و باین اندیشه خود لذت می برد ( 2 تا چهارسالگی ) اما اگر از او سوال کنید که چه کشیده ای ؟ در جواب خواهدگفت : نقاشی کرده ام .

در این مرحله نباید کودک را به دروغ گویی متهم کنید. زیرا به طور ذهنی همان خطاهای درهم را گاه درخت و گاه حیوان تصور می کند . این تصور کودک کاملا صحیح است. منتهی او توانایی به تصویرکشیدن ذهنیات خود را ندارد. بنابراین باید به او کمک کنید که همان خطوط درهم را به تصاویر منظم و برابر با خواسته خویش تبدیل کند.

نقاشی خط خطی تلاشی برای رسیدن به این اهداف است :

- ایجاد مهارت در گرفتن قلم و کاربرد آن

- آموزش و شناخت رنگها و مطالعه تجربی آثار رنگها بریکدیگر

مرحله علائم : در این مرحله کودک برای ابراز یا تجسم ایده های خود از واقعیتها ، از اشکال هندسی استفاده می نماید. مثلا برای نشان دادن سر از دایره ، بدن انسان از خط مستقیم و ... ( 4 الی 6 سالگی )

بسیاری از صاحبنظران ، نقاشی و شکل سازی های ساده را ، الفبای نقاشی نامیده اند. این شکل سازی ها تصاویری هستند که با یک یا چندخط ساده به وجود می آیند. مشکل سازی های ساده طبیعت مثل ابر ، خورشید ، تپه ، ماهی ، دریا و ... می باشند.

تاریخچه و بررسی نظری در خصوص نقاشی های کودکان

تاریخچه و بررسی نظری

مطالعات جدید در خصوص نقاشی های کودکان از قرن نوزدهم آغاز می شود. بخش بزرگی از نخستین پژوهش های انجام شده در خصوص نقاشی کودکان به شکلی جامع توسط هریس (Harris ) بازنگری شده است . ( 1963 )

به نظر می رسد بسیاری از محققان تاحدودی چنین فرض کرده اند که نقاشی کودک نسخه ای از تصویری است که در ذهن کودک شکل گرفته و به همین علت نقاشی های کودک در حکم پنجره ای به درون دنیای اندیشه ها و احساس های او هستند

مطالب اساسی در خصوص نقاشی کودکان و مفاهیم آن

آیا تاکنون به نقاشی های کودکان نگریسته و اندیشیده اید که این نقاشی ها بازیابی از کدامین گوشه های اذکار و احساسات آنهایند نقاشی های کودکان جاذبه ای صریح دارند. ساده و گیرا ، سرشار از زندگی و شخصیت هستند. اما اگر دقیق تر بگوییم در می یابیم که این نقاشی ها جزئیاتی مرموز و حتی اضطراب آور در خود دارند.

نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمی تواند به لفظ بیاورد از طریق نقاشی به ما انتقال می دهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزنده ای را در اختیار والدین ، مربیان ، روان شناسان و همه کسانی می گذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمزجهان کودک هستند. کودک همه مسائل زندگی خود را به واسطه نقاشی به تحریر درآورد خود را می آزماید. و (( من )) خویشتن را بنا می کند. ( هنرنقاشی در ابتدائی )

کودکان بیش از آنچه ما تصور می کنیم کنجکاو ، هوشیار و دارای قوه تشخیص هستند کودکان همه چیز را به شکل ساده و ابتدایی می بینند و آنها را به همان سادگی به تصویر می کشند نقاشی های آنان فاقد نظم بزرگترهاست .

رنگهای تند و خالص و به اصطلاح زننده بکار می برند. عناصر نقاشی را روی هم ونامنظم ترسیم می کنند و به طورکلی نقاشی آنها خیلی شلوغ و درهم به نظر می رسد . لذا هیچگاه نباید از آنها انتظار داشت که اصول و قواعد نقاشی را رعایت کنند.

مربی باید به نقاشی های کودکان توجه دقیق مبذول داشته و درباره جزئیات هریک از تصاویر درهم و مبهم آنان توضیح بخواهد و به حرف ها ، دلایل و تصورات کودکانه آنها با دقت و حوصله گوش دهد. زیرا این آثار ساده گویای دنیای شیرین و آرزوهای آنان است . در دنیای ذهنی کودکان که شبیه دنیای قصه هاست ،همه چیز هیات انسانی دارد. حیوانات ، گیاهان و اشیاء باهم حرف می زنند و حرکات و رفتارشان نظیرانسانهاست. درحقیقت تخیل کودکانه به همه چیز جرات انسانی می بخشد.

نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست . نقاشی به کودک امکان می دهد تااطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند مربی باید در این راستا کاری کند تا قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی تقویت کند. باید باعث شود که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکری برسد.

میل به نقاشی از دوران کودکی در انسان پدیدار می شود

میل به نقاشی از دوران کودکی در انسان پدیدار می شود

. شاید بتوان گفت با ما به دنیا می آید . همه شما تاقبل از رفتن به کودکستان بدون شک دیوارهای منزلتان را خط خطی کرده اید. اگر هم اکنون به کودکانی که در خانه شما هستند توجه کنید این تمایل غریزی را در آنها خواهید دید. یک مداد و یک ورق کاغذ ، وسیله ای است که کودک را ساعتها سرگرم می کند و نیروی اندیشه و تخیل او را به کار می اندازد. 

دست کودک شکلهای مهمی برصفحه ی کاغذ نقش می زند که برای ما بیگانه اند ولی این تصاویر بیگانه اولین و بی پیرایه ترین واکنش ذهنی و حسی کودک در برخورد با محیط را در برمی گیرد . کودک سعی می کند دنیای اطراف خود را آن گونه که حس می کندبه ما نشان دهد ، نه چنان که ما می بینیم و بنابرعرف و عادت شناخته ایم . بزرگترها خط خطی کردن بچه ها را جدی نمی گیرند. و چه بسا آنها را از بازی با قلم و رنگ باز می دارند. غافل از این که این عمل غریزی اولین اقدام کودک در شناخت واقعیات و ایجاد ارتباط بادیگران است . کودک با این وسیله سخن می گوید . و آنچه را که حس کرده و نمی تواند با زبان بگوید ، به وسیله ی خط و رنگ بیان می کند . خواندن این الفبای تصویری کارآسانی نیست ودرک آن برای بسیاری از انسانها مشکل است .

شک نیست که هنرنقاشی تنها برای سرگرمی کودکان و وقت گذرانی نیست بلکه وسیله ای است که آنان نقش واقعی خود را درجهان دریافته و شخصیت خود را پرورش می دهند.

نباید فراموش کرد که هدف از آموزش نقاشی در دوره قبل از دبستان تربیت نقاش نیست ، اگرچه مربی ضمن آموزش این هنر متوجه استعداد بعضی از کودکان در زمینه نقاشی می شود ، وظیفه مربی خوب و آگاه قبل از هرچیز تشویق کودکان و توجه به پیشرفت ذهنی و عقلانی آنهاست .

امید است مربیان محترم بااستفاده از دستورالعملهای مندرج در این کتاب درجهت شکوفا کردن استعدادهای کودکان قدمهای موثری بردارند.


کودک بیش فعال را چگونه مهار کنیم؟!


از آنجایی که دارو و درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی به تنهایی پاسخگو نیست، والدین بهتر است روش های تربیتی و برخورد مناسب با این کودکان را فرا بگیرند اما به راستی چگونه باید با این کودکان برخورد کرد؟


سپیده دانایی: از آنجایی که دارو و درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی به تنهایی پاسخگو نیست، والدین بهتر است روش های تربیتی و برخورد مناسب با این کودکان را فرا بگیرند اما به راستی چگونه باید با این کودکان برخورد کرد؟ روش های تربیتی مناسب این کودکان کدام هستند؟

بزرگ کردن هر کودکی به آموزش والدین نیاز دارد اما کودکی بیش فعال نیروی ویژه ای را می طلبد. اگر به عنوان والدین کودک، نقش خود را به خوبی در مقابل همه کسانی که در درمان کودک شرکت دارند – مانند معلمان، پزشک، روانشناس و حتی سایر اعضای خانواده – ایفا کنید، مهمترین و بهترین مدافع کودک هستید. نتیجه این حمایت ها و آموزش ها این است که می توانید به کودک بیش فعال خود کمک کنید به سوی موفقیت گام بردارد. در اینجا چند روش مناسب برای رفتار با این کودکان را بیان می کنیم:



1- نگرش و افکار خود را تغییر بدهید.

از آنجا که تعدادی از انتظارات، باورها و پیش داوری های خاص والدین باعث بروز مشکلات ارتباطی والد و کودک می شود، لازم است برخی از شناخت ها در نخستین مرحله اصلاح شوند. مثلا به عنوان والد باید بدانید: رفتار کودک مربوط به یک اختلال است و از روی قصد و عمد نیست، کودک توانایی یادگیری و موفقیت دارد، کودک مجموعه ای از توانایی های منحصر به فرد را دارد که این ویژگی ها ارزشمند هستند. به صورت خلاصه هر چقدر می توانید در مورد این بیماری بیاموزید؛ هر چقدر بیشتر بدانید می توانید به کودکتان بهتر کمک کنید.


2- گوش دادن و صحبت کردن درست را بیاموزید.

باز نگه داشتن پل ارتباطی میان والدین و کودک فوق العاده مهم است و موج بمی شود اختلاف ها و تعارض های میان والدین و کودک به شکل مؤثری از میان برداشته شود و از وخیم تر شدن روابط میان آنها جلوگیری کند. برای این مورد پیشنهاد می شود:

- رفتار خود را با سن کودک متناسب کنید.

- در هنگام صحبت با کودک ارتباط چشمی با او داشته باشید.

- با جملات ساده صحبت کنید.

- خود را به جای کودک بگذارید.

- سعی کنید هدف او را از بروز چنین رفتارهایی کشف کنید و برای گوش دادن به صحبت های کودک خود وقت بگذارید.

- آرام ولی محکم صحبت کنید. اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می خواهید صدایتان را بلند می کنید، کودک می آموزد هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده اید، به شما بی توجهی کند.

- احساستان را به کودک بگویید. بدون اینکه مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال: «به خاطر اینکه موهایت را شانه نمی کنی واقعا ناراحتم» یا «وقتی به موقع نمی خوابی، واقعا نگران می شوم.»




3- توجه مثبت به کودک نشان دهید.

فقط زمانی می توانید با موفقیت برای فرزند خود حد و مرز قوانین را تعیین کنید که به ویژگی های مثبت او توجه نشان دهید.

مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار یا تحسین است. اگر هنگام تحسین کودک خود، راهنمایی های زیر را به کار ببندید، متوجه خواهند شد این کار به عنوان یک روش تربیتی و انضباطی بسیار مؤثر است.

- به کودک خود بگویید که کدام صفات او را می پسندید. دست کم چند بار در روز کودک خود را تحسین کنید.

- به طور مناسب و مقتضی تحسین کنید. برای دریافت پاسخ های بهتر، نوع تحصین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن، نوازش کردن و دیگر نشانه های عملی محسبت همراه با کلمات مهر آمیز برای کودکان مناسبتر هستند. به این نکته توجه داشته باشید که همیشه از جملات متنوعی برای این کار استفاده کنید، زیرا کودک بعد از مدتی از جملات تکراری خسته می شود.

- بازخورد فوری نشان دهید و رفتار کودک را برای موفقیت های کوچکتر نادیده نگیرید.

- کودک را با افراد دیگر مقایسه نکنید.

- روزانه پانزده تا بیست دقیقه از وقت خود را به کودک اختصاص دهید تا روابط والد – فرزند نزدیکتری ایجاد شود و زمینه برای تخلیه هیجانات نیز صورت گیرد. در این اوقات به کودکتان در انتخاب فعالیت یا تکلیف، حق انتخاب بدهید و کودک نقش اصلی را بر عهده بگیرد.


4- دستورات مؤثر و مناسب بدهید

کودکان دچار اختلال بیش فعالی در کنترل حواس خود ناتوان هستند. بدین ترتیب وقتی می خواهید کودک رفتار خاصی داشته باشد یا کار خاصی انجام دهد، باید حواس خود را متمرکز کند. برای آموزش این مرحله از مداخله موارد زیر پیشنهاد می شود:

- محیط خانه را بازسازی کنید. فعالیت ها و شلوغی ها و تماس های تلفنی غیرضروری را کاهش دهید و تلویزیون را خاموش کنید.

- برای تقویت توجه کودک ابتدا از بازی «نگاهتو برنگردون» استفاده کنید. بدین ترتیب که شما و کودکتان به چشمان یکدیگر خیره شوید، هر کس زودتر خسته شود و نگاهش را برگرداند، بازنده است. پس از اینکه کودک خیره شدن را به خوبی یاد گرفت، به او بیاموزید حواسش را روی کسی که در حال صحبت کردن است، متمرکز کند یا به عبارتی «رادارش را روی او قفل کند». هنگام غذا خوردن به طور عمد ترتیبی بدهید تا افراد مختلف صحبت کنند و ببینند آیا کودک این بازی را درست انجام می دهد یا نه. فراموش نکنید در صورت انجام درست این تمرین، کودک را تحسین کنید.

- مطمئن شوید کودکتان وظایفش را متوجه شده است و از او بخواهید دستور را با صدای بلند تکرار کند.

- برای انجام کارها از کودک خواهش نکنید. اگر شما در مورد مسئله ای از کودک خود خواهش کنید، باید انتظار جواب «نه» را داشته باشید.




5- به کودکتان نحوه انجام درست فعالیت ها را آموزش دهید.

والدین همیشه مشتاق هستند کودک بتواند از خودش مراقبت کند، رفتارش را کنترل کند و رفتاری مسئولان داشته باشد. برای اینکه به طور مؤثر والدین این کودکان باشید، باید یک مدیر مؤثر باشید؛ زیرا شما در حال اداره فردی هستید که سطح خود کنترلی اش پایین است. تعامل شما با کودک باید ثابت و قابل پیش بینی باشد. برای آموزش این مرحله از مداخله، موارد زیر پیشنهاد می شود:

- فعالیت هایی را انتخاب کنید که کودک قادر به انجام آنها باشد.

- قوانین باید به صورت شفاف و خلاصه شده باشد. کودک باید به طور دقیق بداند شما چه انتظاری از او دارید.

- وظایف را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید.

- به کودک خود بگویید چه کاری را باید انجام بدهد، نه اینکه چه کاری را نباید انجام بدهد، زیرا باید به این کودکان شروع راه را نشان دهیم، نه اینکه آنها را متوقف کنیم.

- به کودک علامتی نشان دهید که به او بهماند زمان شروع کارش است؛ از کودک بخواهید به شما بگوید در شروع، وسط و پایان چه کارهایی را انجام داده است.

- یک ساختار زمانی ثابت را برای غذا خوردن، انجام تکالیف، تلویزیون نگاه کردن، بیدار شدن و به رختخواب رفتن تنظیم کنید.

- برای انجام کارهایی که به توجه و یادگیری نیاز دارد، وقت استراحتی تعیین کنید.

- به کودک اجازه دهید انرژی های اضافی خود را با انجام بعضی از ورزش های فیزیکی تخلیه کند.

- تکالیف مدرسه را به طور روزمره مرور کنید و از آموزگار بخواهید کارهای کلاسی کودک را برای شما بفرستد. همچنین زمان مشخصی را برای انجام تکالیف انتخاب و برای انجام تکالیف روزمره جدولی تهیه کنید. به عنوان مثال، شنبه ها: ریاضی و فارسی.

- یک مکان آرام تعیین کنید که کودک تکالیف مدرسه را در آنجا انجام و کتاب ها و دفترهای مدرسه اش را هر شب پیش از خواب در آنجا قرار دهد و صبح، هنگام رفتن به مدرسه آنها را فراموش نکند؛ تکالیف را بازبینی کنید. صحت و نظم و ترتیب آنها را بررسی کنید و به کودک خود تذکر دهید اگر تکالیفش را انجام دهد، به او پاداش می دهید. کودک را در انجام تکالیفش راهنمایی کنید. ولی خودتان تکالیف را انجام ندهید.

- با ایفای نقش، کودکتان را آموزش دهید. این موقعیت ها می تواند شامل دعوت یک دوست به بازی، صحبت با تلفن، خوشامدگویی به میهمان، گفتگو با کودکان و ... باشد.

- کودک را مکلف کنید کارهای خانه را انجام دهد؛ مانند چیدن سفره، مرتب کردن اتاق، کمک در آشپزی و ... از این طریق اعتماد خود به توانایی او در مسئولیت پذیری را نشان دهید.


6- در زمان مناسب تشویق و تنبیه کنید

پاداش و تشویق برای رفتار مطلوب، یک تقویت کننده محسوب می شود. کودک نسبت به کاری که انجام داده است، احساس خوبی پیدا می کند و در نتیجه آن کار را تکرار خواهد کرد. برای این مورد نیز بهتر است موارد زیر رعایت شود.

- به پاداش ها تنوع ببخشید. برای کمک به تصمیم گیری در مورد پاداش، خواسته های کودکتان را بررسی کنید. می توانید از کودک خود پرسش های زیر را بپرسید «اگر بتوانی سه آرزو بکنی، آنها کدامند؟» «اگر بنا باشد فقط یک چیز از بابا بخواهی، آن چیست؟»

- پاداش ها و امتیازها را فقط در جریان یا بلافاصله پس از بروز رفتار مطلوب ارائه کنید.

- هنگامی که پاداش یا امتیاز می دهید، از کلمات مثبت و تشویق کننده و نیز از ناز و نوازش استفاده کنید.

- گاهی اوقات جلوتر به کودک بگویید برای گرفتن پاداش و امتیاز از او چه رفتار مطلوبی را انتظار دارید.

- برچسب های ستاره دار یا اشیاء رنگی را انتخاب کنید و در مقابل انجام کار درست یک ژتون به کودک بدهید و در مقابل انجام کار اشتباه، یک ژتون از او بگیرید و مثلا، در ازای جمع آوری پنج ژتون یک هدیه به او بدهید.

- از تصحیح بیش از حد استفاده کنید. بر اساس این روش، از کودک می خواهید رفتار ناشایست خود را اصلاح کند. مثلا کودک شما روی دیوار نقاشی می کشد. به او بگویید «دیوار کثیف شده است و باید آن را تمیز کنی تا دوباره قشنگ شود.»

- از روش محروم کردن استفاده کنید، البته در استفاده از این مورد محل محرومیت را به دقت انتخاب، و از امنیت و سلامت آن اطمینان حاصل کنید و مدت زمان محرومیت را برحسب سن کودک تعیین کنید.

- از کودکتان بخواهید سه تا پنج الگوی نقش یا قهرمان را نام ببرد. بعدا از او بپرسید الگوها یا قهرمانان او برای غلبه بر مشکلات کنترل تکانه چه خواهند کرد. پاسخ های کودک را بررسی و او را دربرداشتن گام های مشابه در راستای تمرین افزایش خویشتنداری تشویق کنید.

- رویدادها یا عوامل استرس زایی را که در افزایش بیش فعالی، رفتارهای تکانشی و حواس پرتی کودک نقش دارند، مشخص کنید.

مفاهیم نقاشی:معروفترین نقاشان یونان باستان بودند,...

نقاشی

هدف:

می گویند "زئوس" و "پاراسیو" از معروفترین نقاشان یونان باستان بودند که با یکدیگر رقابت داشتند. روزی آنها در یک مسابقه نقاشی در حضور مردم شرکت کردند تا بهترین نقاشی یونانی انتخاب شود. "زئوس" روی تابلوی خود یک خوشه انگور کشید و در این کار چنان مهارتی از خود نشان داد که پرندگان به تصور آن که خوشه انگور واقعی است، به سوی آن هجوم آوردند. "پاراسیو" نیز برای نشان دادن نقاشی اش از رقیب خود دعوت کرد تا پرده نقاشی را کنار بزند اما وقتی زئوس برای کنار زدن پرده نقاشی جلو رفت، متوجه شده که پرده ای وجود ندارد بلکه "پاراسیو" خود پرده را نقاشی کرده است و در نتیجه همگان برتری پاراسیو ا به رسمیت شناختند.

این داستان را بسیاری از ما به عنوان اوج قدرت یک نقاش در خلق یک شاهکار هنری شنیده ایم اما آیا نقاشی یعنی همین؟ آیا هنر نقاش این است که آنچنان ماهرانه طبیعت را تقلید کند که حتی خود طبیعت را نیز به اشتباه بیندازد؟ در این صورت چگونه می توان به نگاره های دیوارهای غارها و یا آثار هنرمندان مدرن، نقاشی گفت؟

اساتید و هنرمندان نقاشی برخلاف نظر افرادی که نقاشی را فتوکپی طبیعت می دانند، معتقدند که نقاشی هنری است که در پیوند با اندیشه، جهان بینی و شرایط حاکم بر جامعه شکل می گیرد و معنا و مفهوم پیدا می کند و نهایتاً در غالب تصویر بیان می گردد.

البته براساس این تعریف نمی توان تفاوت نقاشی را با هنرهای تجسمی دیگر مانند گرافیک یا طراحی مشخص نموده و این به دلیل آن است که امروزه مرز بین بسیاری از هنرها شکسته شده است و نمی توان با خط کش لغات حیطه یک هنر را تعیین کرد.

عبدالمجید حسینی راد استاد نقاشی دانشگاه تهران در همین زمینه می گوید:

"نقاشی در تعریف کلاسیک آن، مجموعه ای از تصاویر است که با استفاده از عناصر و کیفیات بصری مثل خط ، شکل، رنگ، بافت و ریتم بر روی یک سطح ترکیب می شوند.

البته امروزه بسیاری از نقاشی ها در این تعریف نمی گنجند چون برای مثال روی سطح اجرا نمی شوند و به عبارت دیگر دوبعدی نیست."

وی همچنین در مورد تفاوت نقاشی با گرافیک و طراحی می گوید:

"هدف گرافیک رساندن یک پیام خاص تجاری، فرهنگی، سیاسی و ... است. پیامی که از قبل، روشن بوده و توسط سفارش دهنده به گرافیست داده شده است و او در ارتباط با همان پیام، شکلی را طراحی کرده و اجرا می کند اما هنر نقاشی مخاطب مشخص و هدف از پیش تعیین شده ای ندارد. همچنین به اعتقاد تعداد قابل توجهی از طراحان و نقاشان، تفاوت نقاشی با طراحی در آن است که در طراحی از خط و در نقاشی از رنگ استفاده می شود. هر چند که امروزه مرز بین این دو هنر بسیار مخدوش شده است."

"دانشگاه جای آموختن رشته های علمی است. رشته هایی که اسم و رسم و نان و آب دارند. اگر هم به نقاشی علاقه داری، می توانی در آموزشگاههای آزاد هنری آن را یاد بگیری. یعنی در یک رشته خوب دانشگاهی تحصیل کنی و در کنارش ساعات استراحت یا تفریحت را به نقاشی بپردازی!"

عده ای از شما با این دیدگاه آشنا هستید چرا که هنوز بسیاری از والدین نقاشی را نه یک رشته دانشگاهی بلکه یک سرگرمی یا تفنن می دانند. و عده ای نیز که تا حدودی به اهمیت نقاشی پی برده اند معتقدند که هنر نقاشی نیازی به تحصیلات آکادمیک ندارد چرا که هیچ نقاش بزرگی با دانشگاه رفتن، نقاش نشده است.

در واقع این عده فراموش کرده اند که هیچ دانشگاهی نیز دعوی نقاش کردن یک دانشجو را ندارد بلکه به گفته استاد و نقاش معاصر "آیدین آغداشلو"، دانشگاه مرکز شکل دهی فرهنگی و جای جستجو، پرسش، تحقیق و دریافت است و حتی اگر دانشگاه ایده آل ترین شرایط را نیز داشته باشد باز هم تضمینی نیست که "هنرمند" از آن بیرون بیاید. بلکه در صورت مهیا بودن تمامی امکانات و شرایط می توان توقع داشت که آدمهایی جستجوگر، با شعور و آشنا به جریان های جهان معاصر از چنین مراکزی فارغ التحصیل بشوند افرادی که اگر هنرمندان خلاق و صاحب سبکی هم نباشند، حداقل بتوانند نحوه نگاه کردن به هنر را بیاموزند و حامل بار امانت بشوند.

مهدی حسینی استاد دانشگاه هنر نیز در معرفی این رشته و نقش آن در پرورش هنرمند می گوید:

"رشته نقاشی، فضایی را ایجاد می کند که هر دانشجوی خلاق متناسب با توان، سلیقه، دانش و ذهنیت خویش، دنیای خاص آفرینندگی خود را در آن می یابد. و در نتیجه می تواند آثاری را خلق کند که باعث تحول خود و در مرحله بعد جامعه اش گردد.

به عبارت دیگر دانشجوی رشته نقاشی در طی تحصیل در دانشگاه می آموزد که ببیند، تحلیل کند، دانش خود را وسعت ببخشد و آنچه را که یاد گرفته است در سطوح مختلف اشاعه بدهد. به همین دلیل اگر فردی قریحه و ذوق نقاشی نداشته باشد، با ورود به رشته نقاشی فقط یکسری اطلاعات به دست می آورد و بازدهی نخواهد داشت.

همچنین باید گفت که حتی اگر همه دانشجویان این رشته ذوق و قریحه داشته باشند، باز تمام انها نقاش نمی شوند. بلکه اگر از 50 نفر دانشجوی رشته نقاشی 5 نفر نقاش بیرون بیاید ما خوشوقت هستیم و در کارمان موفق بوده ایم. البته مابقی فارغ التحصیلان این رشته نیز مورد نیاز هستند چون آنها بیننده موفق و حرفه ای هنرهای تجسمی، معلم حرفه ای نقاشی در آموزش و پرورش، محقق هنرهای تجسمی و یا منتقد هنری خواهند شد."

استاد حسینی راد نیز در معرفی این رشته می گوید:

"رشته نقاشی به آموزش سبک های برجسته نقاشی معاصر ایران و جهان می پردازد و در کنار آن دانشجویان دروسی مثل طراحی، اطلاعات و مبانی هنرهای تجسمی، تاریخ هنر و تاریخ عمومی نقاشی را می گذرانند."

وی همچنین در مورد نقش دانشگاهها در مقایسه با کلاسهای آزاد آموزش نقاشی می گوید:

"مراکز بسیاری برای آموزش هنر نقاشی به علاقه مندان این رشته وجود دارد. اما بدون شک معتبرترین سیستم علمی، ادبی و هنری آموزش نقاشی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی یافت می شود. جایی که شناخت هنرجوی نقاشی را بالا برده، نگاهش را تصحیح کرده و بستر همواری برای پیشرفت او ایجاد می کند."

استاد حسینی نیز معتقد است که در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مجموعه ای از اساتید جمع شده اند که اغلب آنها سابقه ای طولانی در تدریس نقاشی دارند و خود نیز نقاش هستند و در نتیجه یک جوان با هر سلیقه و زمینه اجتماعی وقتی وارد دانشگاه می شود، در صورت تلاش و پشتکار لازم می تواند دانش لازم را فراگرفته و پس از فارغ التحصیلی راه خود را در جامعه پیدا کند.


ادامه مطلب ...

مراحل آموزش گام به گام طراحی دلفین کوچولوی مهربون


آموزش نقاشی برای کودکان
مراحل آموزش گام به گام طراحی دلفین کوچولوی مهربون


دلفین کوچولوی مهربون















موفق باشید

سامانه: اشعار کودکانه نام شعر مژدۀ فصل بهار

سامانه: اشعار کودکانه

نام شعر
مژدۀ فصل بهار

دانه به یک ریشه گفت :
فصل زمستان شده
خانۀ تاریک من
یخ زده ویران شده
در دل این خاکِ سرد
دلم پریشان شده
ریشه به آن دانه گفت :
گریه نکن زار زار
یک دو سه ماه دیگر
باز بکش انتظار
می دهد این برف ویخ
مژدۀ فصل بهار .

تناسبات موجود در اندام انسان

تناسبات موجود در اندام انسان


توجه به تناسبات موجود در اندام انسانی و تسلط بر چگونگی این تناسبات، طراحی از فیگور انسانی را بسیار آسان می سازد. آناتومی انسان، در هر دوره از زندگی (نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، پیری) دارای ویژگیهای خاصی است. اغلب طراحان، به هنگام طراحی فیگوراتیو، ابتدا، نمایی ساده از فرم بیضی سر را می کشند و سپس به ترسیم خطوط راهنما برای گردن، شانه، ستون فقرات، لگن خاصره، دست و پا می پردازند. این شیوه بسیار ساده و اصولی است، لیکن این سؤال پیش می آید که طول و عرض این خطوط راهنما بر چه اساسی ترسیم می شود؟ پاسخ این است: اساس و پایه تناسبات، همان فرم بیضی اولیه ای است که در ابتدای کار ترسیم می شود. ترسیم فرم اولیه بیضی به عنوان سر، حدود و اندازه طرح شما را مشخص می سازد. با تکرار بیضی ها به تعداد 7 الی 8 برابر، طول قد یک فرد با اندازه متوسط و عادی مشخص می شود. پس می توان گفت: ارتفاع قد متوسط هر شخص، 7 تا 8 برابر طول سر خودش است.

ـــ نصف اندازه سر، برای طول گردن کافی است.

ـــ نیمه دیگر بیضی، به اضافه یک بیضی دیگر ، حدود گودی کمر را مشخص می کند.

ـــ با ترسیم بیضی بعدی، از کمر تا لگن خاصره مشخص می شود.

ـــ با افزودن بیضی پنجم و ششم، حدود زانوها را مشخص کرده اید.

ـــ دو تا بیضی دیگر حدود زانو تا کف پا را تشکیل می دهد.

چگونه دیدن و مشاهده از دیدگاه یک طراح

چگونه دیدن و مشاهده از دیدگاه یک طراح



نخستین مرحله دیدن درست، مشاهده حجم کلی به صورت یکی از احجام هندسی است. در این مرحله شما بایستی تمام جزئیات شیء را حذف کرده و شکل کلی آن را بر روی کاغذ ترسیم کنید. علت استفاده از احجام هندسی، دقیق و کامل بودن آنها است. بیشتر اشیایی که در اطراف خود می بینیم شباهت فراوانی با احجام هندسی دارند و چنانچه بخواهیم از همین وسایل به عنوان مدل استفاده کنیم می بینیم که احجام استوانه و مکعب کار برد بیشتری دارند. وقتی شما یک فرم استوانه بر روی کاغذ بکشید، می توانید آن را تبدیل به یک لیوان، گلدان، پارچ آب و بسیاری شکل های دیگر کرده و جزئیات متنوعی به آن بیفزایید. علت آن است که دو فرم استوانه و مکعب از لحاظ تعادل و ایستایی، ثبات بیشتری دارند و البته از جنبه تولید و ساخت نیز مزایایی دارند که در حیطه بحث ما نیست.

کلاژ یا وصله گری ( چسباندن مواد و اشیاء در نقاشی )

کلاژ یا وصله گری ( چسباندن مواد و اشیاء در نقاشی )

 
ساختن یک اثر هنری به وسیله اشیا و مواد، عملی لذت بخش و در عین حال آسان است. این روش توسط ژرژ براک نقاش فرانسوی قرن بیستم معمول گشت. در این روش به عوض رنگ و قلم مو از کاغذهای رنگی، یا کاغذ روزنامه، پارچه و مواد دیگر، که به شکلهای مختلف بریده شده اند و یک چسب استفاده می کنیم. تأثیری که کاغذ رنگی در چشم ایجاد می کند با تأثیری که رنگی که با قلم مو روی بوم گذارده می شود تفاوت دارد. در این روش به ترکیب رنگ نیازی نیست بلکه انتخاب رنگ ها و چگونگی همجوار نمودن آنها اهمیت دارد. به عبارت دیگر کمپوزیسیون مناسبی از ترکیب اشیاء و رنگ آنها را در میان موضوعی خاص ایجاد می کند. با کاغذ کشی، کاغذ های شفاف و انواع زرورقهای رنگی تمرینهای جالبی می توان انجام داد، به دلیل شفاف بودن این کاغذها، رنگ کاغذ زیر از پشت کاغذی که روی آن چسبانده می شود دیده می شود و تولید نیم رنگهایی می کند که با کاغذهای معمولی نمی توان به دست آورد.