چگونه نقاشی کنیم
نقاشی مانند حرف زدن یک امر طبیعی است . بطور معمول ما حرف زدن را طی مراحل تمرین یاد می گیریم و درضمن فراگیری آن در سنین سه و چهارسالگی حتی اشتباهات زیادی را مرتکب می شویم که در این مرحله از آموزش زبان پرداختن به دستور زبان و سایر قواعد کاری نادرست خواهد بود. همین روش اولیه در مورد یادگیری کلمات بایستی در مورد آموزش نقاشی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین می توان از زمانی که کودک با مداد آشنا می شود می توان با دادن اطلاعاتی در زمنیه نقاشی و رنگ به صورت غیرمستقیم او را به نقاشی نیز آشنا ساخت و در معرض تجارب جدید قرار داد.
نقاشی کودکان شامل دومرحله است.
1- مرحله خط خطی 2- مرحله علائم ( خطوط ساده )
مرحله خط خطی : این مرحله را آغاز مرحله نقاشی و نخستین تجربه کودک می توان گفت و نخستین تجربه کودک ترسیم خطوط درهم و نامنظم است کودک در موقع نقاشی هدف بخصوصی ندارد. و صرفا از انجام این کار و کسب تجربه جدید و باین اندیشه خود لذت می برد ( 2 تا چهارسالگی ) اما اگر از او سوال کنید که چه کشیده ای ؟ در جواب خواهدگفت : نقاشی کرده ام .
در این مرحله نباید کودک را به دروغ گویی متهم کنید. زیرا به طور ذهنی همان خطاهای درهم را گاه درخت و گاه حیوان تصور می کند . این تصور کودک کاملا صحیح است. منتهی او توانایی به تصویرکشیدن ذهنیات خود را ندارد. بنابراین باید به او کمک کنید که همان خطوط درهم را به تصاویر منظم و برابر با خواسته خویش تبدیل کند.
نقاشی خط خطی تلاشی برای رسیدن به این اهداف است :
- ایجاد مهارت در گرفتن قلم و کاربرد آن
- آموزش و شناخت رنگها و مطالعه تجربی آثار رنگها بریکدیگر
مرحله علائم : در این مرحله کودک برای ابراز یا تجسم ایده های خود از واقعیتها ، از اشکال هندسی استفاده می نماید. مثلا برای نشان دادن سر از دایره ، بدن انسان از خط مستقیم و ... ( 4 الی 6 سالگی )
بسیاری از صاحبنظران ، نقاشی و شکل سازی های ساده را ، الفبای نقاشی نامیده اند. این شکل سازی ها تصاویری هستند که با یک یا چندخط ساده به وجود می آیند. مشکل سازی های ساده طبیعت مثل ابر ، خورشید ، تپه ، ماهی ، دریا و ... می باشند.
تاریخچه و بررسی نظری
مطالعات جدید در خصوص نقاشی های کودکان از قرن نوزدهم آغاز می شود. بخش بزرگی از نخستین پژوهش های انجام شده در خصوص نقاشی کودکان به شکلی جامع توسط هریس (Harris ) بازنگری شده است . ( 1963 )
به نظر می رسد بسیاری از محققان تاحدودی چنین فرض کرده اند که نقاشی کودک نسخه ای از تصویری است که در ذهن کودک شکل گرفته و به همین علت نقاشی های کودک در حکم پنجره ای به درون دنیای اندیشه ها و احساس های او هستند
مطالب اساسی در خصوص نقاشی کودکان و مفاهیم آن
آیا تاکنون به نقاشی های کودکان نگریسته و اندیشیده اید که این نقاشی ها بازیابی از کدامین گوشه های اذکار و احساسات آنهایند نقاشی های کودکان جاذبه ای صریح دارند. ساده و گیرا ، سرشار از زندگی و شخصیت هستند. اما اگر دقیق تر بگوییم در می یابیم که این نقاشی ها جزئیاتی مرموز و حتی اضطراب آور در خود دارند.
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمی تواند به لفظ بیاورد از طریق نقاشی به ما انتقال می دهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزنده ای را در اختیار والدین ، مربیان ، روان شناسان و همه کسانی می گذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمزجهان کودک هستند. کودک همه مسائل زندگی خود را به واسطه نقاشی به تحریر درآورد خود را می آزماید. و (( من )) خویشتن را بنا می کند. ( هنرنقاشی در ابتدائی )
کودکان بیش از آنچه ما تصور می کنیم کنجکاو ، هوشیار و دارای قوه تشخیص هستند کودکان همه چیز را به شکل ساده و ابتدایی می بینند و آنها را به همان سادگی به تصویر می کشند نقاشی های آنان فاقد نظم بزرگترهاست .
رنگهای تند و خالص و به اصطلاح زننده بکار می برند. عناصر نقاشی را روی هم ونامنظم ترسیم می کنند و به طورکلی نقاشی آنها خیلی شلوغ و درهم به نظر می رسد . لذا هیچگاه نباید از آنها انتظار داشت که اصول و قواعد نقاشی را رعایت کنند.
مربی باید به نقاشی های کودکان توجه دقیق مبذول داشته و درباره جزئیات هریک از تصاویر درهم و مبهم آنان توضیح بخواهد و به حرف ها ، دلایل و تصورات کودکانه آنها با دقت و حوصله گوش دهد. زیرا این آثار ساده گویای دنیای شیرین و آرزوهای آنان است . در دنیای ذهنی کودکان که شبیه دنیای قصه هاست ،همه چیز هیات انسانی دارد. حیوانات ، گیاهان و اشیاء باهم حرف می زنند و حرکات و رفتارشان نظیرانسانهاست. درحقیقت تخیل کودکانه به همه چیز جرات انسانی می بخشد.
نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست . نقاشی به کودک امکان می دهد تااطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند مربی باید در این راستا کاری کند تا قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی تقویت کند. باید باعث شود که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکری برسد.
میل به نقاشی از دوران کودکی در انسان پدیدار می شود
. شاید بتوان گفت با ما به دنیا می آید . همه شما تاقبل از رفتن به کودکستان بدون شک دیوارهای منزلتان را خط خطی کرده اید. اگر هم اکنون به کودکانی که در خانه شما هستند توجه کنید این تمایل غریزی را در آنها خواهید دید. یک مداد و یک ورق کاغذ ، وسیله ای است که کودک را ساعتها سرگرم می کند و نیروی اندیشه و تخیل او را به کار می اندازد.
دست کودک شکلهای مهمی برصفحه ی کاغذ نقش می زند که برای ما بیگانه اند ولی این تصاویر بیگانه اولین و بی پیرایه ترین واکنش ذهنی و حسی کودک در برخورد با محیط را در برمی گیرد . کودک سعی می کند دنیای اطراف خود را آن گونه که حس می کندبه ما نشان دهد ، نه چنان که ما می بینیم و بنابرعرف و عادت شناخته ایم . بزرگترها خط خطی کردن بچه ها را جدی نمی گیرند. و چه بسا آنها را از بازی با قلم و رنگ باز می دارند. غافل از این که این عمل غریزی اولین اقدام کودک در شناخت واقعیات و ایجاد ارتباط بادیگران است . کودک با این وسیله سخن می گوید . و آنچه را که حس کرده و نمی تواند با زبان بگوید ، به وسیله ی خط و رنگ بیان می کند . خواندن این الفبای تصویری کارآسانی نیست ودرک آن برای بسیاری از انسانها مشکل است .
شک نیست که هنرنقاشی تنها برای سرگرمی کودکان و وقت گذرانی نیست بلکه وسیله ای است که آنان نقش واقعی خود را درجهان دریافته و شخصیت خود را پرورش می دهند.
نباید فراموش کرد که هدف از آموزش نقاشی در دوره قبل از دبستان تربیت نقاش نیست ، اگرچه مربی ضمن آموزش این هنر متوجه استعداد بعضی از کودکان در زمینه نقاشی می شود ، وظیفه مربی خوب و آگاه قبل از هرچیز تشویق کودکان و توجه به پیشرفت ذهنی و عقلانی آنهاست .
امید است مربیان محترم بااستفاده از دستورالعملهای مندرج در این کتاب درجهت شکوفا کردن استعدادهای کودکان قدمهای موثری بردارند.
هدف:
می گویند "زئوس" و "پاراسیو" از معروفترین نقاشان یونان باستان بودند که با یکدیگر رقابت داشتند. روزی آنها در یک مسابقه نقاشی در حضور مردم شرکت کردند تا بهترین نقاشی یونانی انتخاب شود. "زئوس" روی تابلوی خود یک خوشه انگور کشید و در این کار چنان مهارتی از خود نشان داد که پرندگان به تصور آن که خوشه انگور واقعی است، به سوی آن هجوم آوردند. "پاراسیو" نیز برای نشان دادن نقاشی اش از رقیب خود دعوت کرد تا پرده نقاشی را کنار بزند اما وقتی زئوس برای کنار زدن پرده نقاشی جلو رفت، متوجه شده که پرده ای وجود ندارد بلکه "پاراسیو" خود پرده را نقاشی کرده است و در نتیجه همگان برتری پاراسیو ا به رسمیت شناختند.
این داستان را بسیاری از ما به عنوان اوج قدرت یک نقاش در خلق یک شاهکار هنری شنیده ایم اما آیا نقاشی یعنی همین؟ آیا هنر نقاش این است که آنچنان ماهرانه طبیعت را تقلید کند که حتی خود طبیعت را نیز به اشتباه بیندازد؟ در این صورت چگونه می توان به نگاره های دیوارهای غارها و یا آثار هنرمندان مدرن، نقاشی گفت؟
اساتید و هنرمندان نقاشی برخلاف نظر افرادی که نقاشی را فتوکپی طبیعت می دانند، معتقدند که نقاشی هنری است که در پیوند با اندیشه، جهان بینی و شرایط حاکم بر جامعه شکل می گیرد و معنا و مفهوم پیدا می کند و نهایتاً در غالب تصویر بیان می گردد.
البته براساس این تعریف نمی توان تفاوت نقاشی را با هنرهای تجسمی دیگر مانند گرافیک یا طراحی مشخص نموده و این به دلیل آن است که امروزه مرز بین بسیاری از هنرها شکسته شده است و نمی توان با خط کش لغات حیطه یک هنر را تعیین کرد.
عبدالمجید حسینی راد استاد نقاشی دانشگاه تهران در همین زمینه می گوید:
"نقاشی در تعریف کلاسیک آن، مجموعه ای از تصاویر است که با استفاده از عناصر و کیفیات بصری مثل خط ، شکل، رنگ، بافت و ریتم بر روی یک سطح ترکیب می شوند.
البته امروزه بسیاری از نقاشی ها در این تعریف نمی گنجند چون برای مثال روی سطح اجرا نمی شوند و به عبارت دیگر دوبعدی نیست."
وی همچنین در مورد تفاوت نقاشی با گرافیک و طراحی می گوید:
"هدف گرافیک رساندن یک پیام خاص تجاری، فرهنگی، سیاسی و ... است. پیامی که از قبل، روشن بوده و توسط سفارش دهنده به گرافیست داده شده است و او در ارتباط با همان پیام، شکلی را طراحی کرده و اجرا می کند اما هنر نقاشی مخاطب مشخص و هدف از پیش تعیین شده ای ندارد. همچنین به اعتقاد تعداد قابل توجهی از طراحان و نقاشان، تفاوت نقاشی با طراحی در آن است که در طراحی از خط و در نقاشی از رنگ استفاده می شود. هر چند که امروزه مرز بین این دو هنر بسیار مخدوش شده است."
"دانشگاه جای آموختن رشته های علمی است. رشته هایی که اسم و رسم و نان و آب دارند. اگر هم به نقاشی علاقه داری، می توانی در آموزشگاههای آزاد هنری آن را یاد بگیری. یعنی در یک رشته خوب دانشگاهی تحصیل کنی و در کنارش ساعات استراحت یا تفریحت را به نقاشی بپردازی!"
عده ای از شما با این دیدگاه آشنا هستید چرا که هنوز بسیاری از والدین نقاشی را نه یک رشته دانشگاهی بلکه یک سرگرمی یا تفنن می دانند. و عده ای نیز که تا حدودی به اهمیت نقاشی پی برده اند معتقدند که هنر نقاشی نیازی به تحصیلات آکادمیک ندارد چرا که هیچ نقاش بزرگی با دانشگاه رفتن، نقاش نشده است.
در واقع این عده فراموش کرده اند که هیچ دانشگاهی نیز دعوی نقاش کردن یک دانشجو را ندارد بلکه به گفته استاد و نقاش معاصر "آیدین آغداشلو"، دانشگاه مرکز شکل دهی فرهنگی و جای جستجو، پرسش، تحقیق و دریافت است و حتی اگر دانشگاه ایده آل ترین شرایط را نیز داشته باشد باز هم تضمینی نیست که "هنرمند" از آن بیرون بیاید. بلکه در صورت مهیا بودن تمامی امکانات و شرایط می توان توقع داشت که آدمهایی جستجوگر، با شعور و آشنا به جریان های جهان معاصر از چنین مراکزی فارغ التحصیل بشوند افرادی که اگر هنرمندان خلاق و صاحب سبکی هم نباشند، حداقل بتوانند نحوه نگاه کردن به هنر را بیاموزند و حامل بار امانت بشوند.
مهدی حسینی استاد دانشگاه هنر نیز در معرفی این رشته و نقش آن در پرورش هنرمند می گوید:
"رشته نقاشی، فضایی را ایجاد می کند که هر دانشجوی خلاق متناسب با توان، سلیقه، دانش و ذهنیت خویش، دنیای خاص آفرینندگی خود را در آن می یابد. و در نتیجه می تواند آثاری را خلق کند که باعث تحول خود و در مرحله بعد جامعه اش گردد.
به عبارت دیگر دانشجوی رشته نقاشی در طی تحصیل در دانشگاه می آموزد که ببیند، تحلیل کند، دانش خود را وسعت ببخشد و آنچه را که یاد گرفته است در سطوح مختلف اشاعه بدهد. به همین دلیل اگر فردی قریحه و ذوق نقاشی نداشته باشد، با ورود به رشته نقاشی فقط یکسری اطلاعات به دست می آورد و بازدهی نخواهد داشت.
همچنین باید گفت که حتی اگر همه دانشجویان این رشته ذوق و قریحه داشته باشند، باز تمام انها نقاش نمی شوند. بلکه اگر از 50 نفر دانشجوی رشته نقاشی 5 نفر نقاش بیرون بیاید ما خوشوقت هستیم و در کارمان موفق بوده ایم. البته مابقی فارغ التحصیلان این رشته نیز مورد نیاز هستند چون آنها بیننده موفق و حرفه ای هنرهای تجسمی، معلم حرفه ای نقاشی در آموزش و پرورش، محقق هنرهای تجسمی و یا منتقد هنری خواهند شد."
استاد حسینی راد نیز در معرفی این رشته می گوید:
"رشته نقاشی به آموزش سبک های برجسته نقاشی معاصر ایران و جهان می پردازد و در کنار آن دانشجویان دروسی مثل طراحی، اطلاعات و مبانی هنرهای تجسمی، تاریخ هنر و تاریخ عمومی نقاشی را می گذرانند."
وی همچنین در مورد نقش دانشگاهها در مقایسه با کلاسهای آزاد آموزش نقاشی می گوید:
"مراکز بسیاری برای آموزش هنر نقاشی به علاقه مندان این رشته وجود دارد. اما بدون شک معتبرترین سیستم علمی، ادبی و هنری آموزش نقاشی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی یافت می شود. جایی که شناخت هنرجوی نقاشی را بالا برده، نگاهش را تصحیح کرده و بستر همواری برای پیشرفت او ایجاد می کند."
استاد حسینی نیز معتقد است که در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مجموعه ای از اساتید جمع شده اند که اغلب آنها سابقه ای طولانی در تدریس نقاشی دارند و خود نیز نقاش هستند و در نتیجه یک جوان با هر سلیقه و زمینه اجتماعی وقتی وارد دانشگاه می شود، در صورت تلاش و پشتکار لازم می تواند دانش لازم را فراگرفته و پس از فارغ التحصیلی راه خود را در جامعه پیدا کند.
آموزش نقاشی برای کودکان
مراحل آموزش گام به گام طراحی دلفین کوچولوی مهربون
دلفین کوچولوی مهربون
موفق باشید
سامانه: اشعار کودکانه
نام شعر
مژدۀ فصل بهار
دانه به یک ریشه گفت :
فصل زمستان شده
خانۀ تاریک من
یخ زده ویران شده
در دل این خاکِ سرد
دلم پریشان شده
ریشه به آن دانه گفت :
گریه نکن زار زار
یک دو سه ماه دیگر
باز بکش انتظار
می دهد این برف ویخ
مژدۀ فصل بهار .