چکیده تاریخ نقاشی مدرن ( قرن بیستم ) :
مقدمه
گفتگو درباره ماهیت و ویژگیهای قرن نوزدهم و بیستم ،به خاطر آنکه خود درآن زندگی می کنیم،شاید دشوارتر از بررسی مشخصات هر دورةدیگر باشد. اما در مجموع می توان گفت که قرن نوزدهم و بیستم یک بحران دنباله داراست ،که در آن ، انسان خود را از قالب پیشین به در آورده و به شکل دیگری می سازد . بر اساس بینشی که حاکم بر هنر امروزی است، هنر عبارتست از به کارگیری عناصری همچون صوت ،رنگ یا کلمه ،با آرایشهایی که هیچ نیازی ندارند به چیزی بیرون از خود اشاره گنند؛و به عبارت دیگر احتیاجی ندرند چیزی را « نشان بدهند ». هنرمند امروزی ،همچنانکه دانشمند ،با وسایل کار خود « تجربه می کند» ، امکانات آن را برسی می کند و شکلهای تازه ای می یابد ، یا ابداع می کند . اما بر خلاف دانشمند که در جستجوی نظمها و یکسانیها ست ، اغلب هنرمندان امروزی به دنبال چیزهای یگانه و بی همتا هستند . بخشی از جستجوی هنرمند امروزی بر گرایشها،بینشها و تجربه درونی خود او تکیه می کند ، نه بر قبول عامه از واقعیت ،لذا تعجبی ندارد که عامه مردم به گرایشهای متعدد هنر نوین به دیدة دشمنی می نگرند . با هم نگاهی می افکنیم به برخی از گرایشهای هنری نوین در قرن نوزدهم و بیستم :
مکتب نقاشی رئالیسم
رئال یعنی واقعی و رئالیسم به معنی واقعی گری و حقیقت گرایی ،گرایشی هنری بود مبنی بر این اعتقاد که وجود هستی ،وجود واقعیت انسان ها است . اشیاءو موجودات را آنگونه که بود ،زشت را زشت و زیبا را زیبا ترسیم می نمودند و نقطه مقابل رو مانتیک قرار داشت. سعی هنرمند نقاش این بود که موضوعات منتخب را بدون کم وکاست و شیرین کاری و عوام فریبانه شدن طرح در ذهن بیننده ،تخیلات غیر واقعی نیافریند و شعار ندهد. مبنای کار آنان صادقانه نگری و صادقانه اندیشیدن بود .
سبک رئالیسم علاوه بر اروپا ،بخش عظیمی از روسیه را به خصوص در شاخه اجتماعی و سیاسی در بر گرفت. هدف هنرمند به تصویر در آوردن موضوعات عادی و روزمره مردم کو چه و بازار ، دهقانان ،کارگران و سایر اقشار جامعه بود .
بر خلاف مکاتب قبلی خود ، فقط به دنبال به تصویر کشیدن صحنه های ناب و زیبا و تجملی زندگی نبود . مشهورترین و اصلی ترین هنرمند سبک رئالیسم ((گوستاو کوربه))نقاش فرانسوی بود . نقاشان معروف دیگر این سبک عبارتند از : اروپا: ژان فرانسو املیه – انوره دومیه – ادواردمانه) هنرمند معروف روسی عبارتند از(ایوان شیشکین –ایلیا رپین- کرامسوی ).
کوربه مطلب مهمی در مورد معرفی سبک خود دارد . او گفته است : " من اصلا نمی توانم فرشته ای را بکشم که هرگز او را ندیده ام . این نقطه مقابل ((رومانتی سیسم )) بود. "
مکتب نقاشی امپرسیونیسم
لفظ امپرسیون بمعنی طلوع آفتاب ،نخستین بار به تمسخر به یکی از تابلوها(کلود مونه)در یک نمایشگاه اطلاق شد . موضوع اصلی تابلوی مزبور ،بکار بردن نور شدید و یکدست و انعکاس آن بر سطح آب بود که بسیار خیره کننده و القاء کننده بازی کننده بازی نور بود .
معنی لغوی امپر سیو نیسم دریافت لحظه و لحظه گرایی نیز هست . نقاش این سبک می کوشد تا با بهره گیری از شکار لحظه ،بازی نور و ایجاد تضاد ها و تنالیته ها ی رنگی شدید ،محیط و طبیعت پیرامون را بتصویر بکشد . برای همین هنرمند ان از گالریهای خود به فضای باز و طبیعت پیرامون را بتصویر بکشد . برای همین هنرمندان از گالریهای خود به فضای باز و طبیعت و مکانهای سرسبز و دلپسند روی آوردند . رنگهای تیره را از روی پالتهای خود پس زده و رنگهای شدید و یکدست و خالص را برپرده نقاشی آوردند . از ترکیب رنگهای اصلی وگاهی مکمل رنگهای تیره ،تیره گیها را خلق کردند و جهت سایه روشن های هر جسم وهر موضوعی که داشتند از ترکیب آن رنگ و بدست آوردن رنگ مکمل ،سایه ها را پدید آوردند . موضوعبسیار مهم در کار این نقاشان سرعت و زمان بود سپس نور و از دیدن این آثاربخوبی ، تعجیل رؤیت می شود. نقاش کمتر به جزئیات و دقت در آن می کوشد. نقاش در حالیکه بطور مستقیم از روی طبیعت کار میکند تنها به تاثیر نور و بوم و رنگها توجه دارد و دیگر به کمپوزسیون نمی پردازد، بنابرین رنگها یش فوراً دچار یکنواختی می شد.
شیوه کار بیشتر به این منوال بود که نقاش ابتدا با قشر نازکی از رنگ طرح را می پوشاند و بعد روی آن ، تکه هایی از رنگ که باعث کنتراست می شد،می گذارد.
جنبش امپر سیونیسم به علت تحول عظیم و نو آوری منحصر بفرد تا آن زمان ، اولین جنبش (مدرن) محسوب می شد وتحول عظیمی در نقاشی بعد از خود به وجود آورد . هدف امپر سیونیستها دستیابی به نوعی طبیعت گرایی متعالی بود که از طریق شدت و ضعف و تضاد تجزیه نور ورنگ و ارائه بازی نور ،متاثر از کشفیات فیزیک و نورو رنگ حاصل از آن واین حقیقت که سایه هر شیئی ،به رنگ مکمل آن شیئی مبدل خواهد شد . اثر ضربات تند و سریع قلم و لکه لکه شدن رنگها ،خلوص رنگ و در خشانی آن ،ویژگی مخصوص این سبک بود. هنرمندان این مکتب )کلودمونه- پی یر اگوست رنوار –پل سزان – کامیل پیسارو – ادگاردگا – آلفرد سیسیلی)اولین نمایشگاه مستقل امپر سیو نیست ها به سال 1874م. در عکاسخانه ی نادار(1910-1824) در پاریس گشایش یافت و رسماً در تقابل با آرای رسمی زمانه(آکادمی)مطرح گردید. اگر چه امپر سیونیست ها نیز همچون رئالیست ها واقعیت بیرونی را سرلوحه ی کار خود قرار داده بودند ، اما در این راه شیوه های نوینی را جست و جو کردند.
ادامه مطلب ...